چرا باید مخارج پیک موتوری بودن را دانست؟ برای اینکه بدانید یک پیک موتوری که روزانه چندین ساعت در سطح شهر چرخ میزند، تنها در حال جمعآوری پولهای ریخته در کف خیابان نیست و گاهی هم باید برای پایدار ماندن کار برای وسیله نقلیهاش هزینه کند. منظورمان همان مخارجی هستند که برای یک پیک موتوری پیش میآیند و دانستن آنها پیش از شروع به کار در این شغل میتواند دید بهتری به شما بدهد. بیایید ببینیم چه چیزهایی از مخارج پیک موتوری بودن هستند و چطور باید از آنها جلوگیری کرد.
مخارج مربوط به استهلاک وسیله نقلیه
موتورسیکلتی که به عنوان پیک موتوری کار میکند، تفاوتهای فاحشی با یک موتورسیکلت معمولی مخصوص رفت و آمد داخل شهری دارد. این موتور سیکلت باید کمخرج باشد و بتواند از پس کار زیاد بربیاید. طبیعی است که چنین موتورسیکلتی به مرور زمان دچار استهلاک میشود و باید هزینههای مربوط به آن را هم به حساب مخارج پیک موتوری بودن گذاشت. به عنوان مثال چیزی به اسم هزینه آچارکشی در مورد موتورسیکلت زیر پای پیک موتوری وجود دارد. هزینه آچارکشی چیزی است که علاوه بر زمان تحویل گرفتن اولیه موتور، هر 1500 کیلومتر یکبار برای پیکهای موتوری معنی پیدا میکند. حرکت مداوم در خیابانهای پر از ناهمواری شهر، کاری با موتورسیکلت بینوا میکند که لازم است برای بررسی سلامت کلیاش هر چندوقت یکبار پیش تعمیرکار برود.
هزینه لنت ترمز هم جزو مخارج پیک موتوری بودن است. به همان نسبتی که موتور سیکلت بیشتر کار میکند، بیشتر هم ترمز میگیرد و هزینه تعویض لنت ترمز جلو و عقب موتورسیکلت از آن مخارجی است که یک پیک موتوری باید هرچند وقت یکبار بپردازد. قطعه دیگری که در جریان کار مداوم آسیب میبیند و به تعویض نیاز پیدا میکند، لاستیک موتور سیکلت است. لاستیکهای جلو و عقب موتور سیکلت به نسبتهای متفاوتی ساییده میشوند و هر کدام از آنها قیمت متفاوتی هم دارند. اما به هر حال زمانی که لاستیک موتورتان ساییده شد، باید دست به جیب شوید. فقط شانس بیاورید که لاستیک جلوی موتورتان ساییده شود؛ زیرا قیمت کمتری نسبت به لاستیک عقب دارد. باز هم خرجی دیگر روی مخارج پیک موتوری بودن. میبینید؟ این لیست را میتوان باز هم ادامه داد.
البته حتما به این نکته توجه کردهاید که در موارد نامبرده، هیچ اسمی از بنزین و روغن نیاوردهایم. هزینه بنزین که جزو مخارج جاری موتور سیکلت است و نمیتوان از زیر بار آن در رفت. تنها اختلافی که مخارج پیک موتوری بودن در مورد هزینه بنزین و هزینه روغن با مخارج عادی یک موتورسوار دارد، این است پیک موتوری با فواصل زودتری باید چنین هزینههایی را پرداخت کند. به عنوان مثال یک پیک موتوری باید روغن موتور سیکلت را هر 1.5 ماه یکبار تعویض کند.
مخارج مربوط به خلافی
یک پیک موتوری هر اندازه هم که درستکار باشد و به سمت خلاف کردن نرود، باز هیچ کسی نمیتواند در این زمینه تضمین بدهد که همیشه درستکار خواهد ماند. به هر حال ممکن است سر یک ورود ممنوع جریمه شوید یا اینکه از چراغ قرمز عبور کنید. گاهی ممکن است در گرمای تابستان مجبور شوید کلاه کاسکت را از سر بردارید یا فراموش کنید که مدارک موتور را به همراه داشته باشید. پس باید هزینه خلافی موتور سیکلت و جریمهها را هم به مخارج پیک موتوری بودن اضافه کنید و همواره ششدنگ حواستان را جمع کنید تا موتورتان را نگیرند. وای از آن روزی که موتورتان را سوار ماشین کفی کنند و با چشم خودتان ببینید که جانتان را میبرند. پرداخت هزینه توقیف موتورسیکلت در این مواقع و پرداخت هزینه پارکینگ موتورسیکلت که به شکل ناجوانمردانهای به ازای هر شب محاسبه میشود، چیزی نیست که بتوان به سادگی از کنارش گذشت. به جرات این اتفاق، یکی از بدترین اتفاقاتی است که ممکن است در زندگی یک پیک موتوری رخ بدهد. در این شرایط باید هزینههایی را پرداخت کنید که فکرش را هم نمیکردید. پرداخت هزینه معاینه فنی موتور سیکلت و دادن هزینه تمام خلافیها یکی از این هزینهها است که خوب یا بد، جزئی از مخارج پیک موتوری بودن در ایران است.
در صورتی که گواهینامه ندارید، پرداخت هزینه گواهینامه موتور سیکلت که هر سال هم در حال افزایش است، یکی از شرایط الزامی برای موتورسواری است. معمولا بسیاری از پیکهای موتوری بدون داشتن گواهینامه شروع به کار میکنند و در هنگام توقیف موتورسیکلت، به این قضیه معترض میشوند. بهتر است پیش از افتادن به دام آن، هزینه گرفتن گواهینامه موتور سیکلت را بپردازید و 24 ساعت کلاس را بروید تا ترسی از مواجهه با افسر پلیس نداشته باشید.
مخارج مربوط به تصادف
خدای نکرده اگر تصادفی داشته باشید، باید هزینههای گزافی را با توجه به نوع موتورسیکلت بپردازید. با توجه به اینکه موتورسیکلتهای موجود در بازار ایران حداقل بین 7 تا 8 میلیون تومان قیمت دارند، بعید است بتوانید با هزینهای کمتری از 500 هزار تومان از شر یک تصادف خلاص شوید. تازه این در صورتی است که صدمهی جانی به کسی وارد نشود. در صورتی که تصادف منجر به جرح یا فوت شود، درگیری ذهنی و مخارج بیمارستان و هزینه دیه و این موارد را هم باید به مخارج مخارج پیک موتوری بودن اضافه کنید.
مخارج مربوط به هزینه بیمه
امسال هزینه بیمه موتور سیکلت به چیزی در حدود 400 تا 500 هزار تومان رسیده است. این بیمه موتور سیکلت چیز واقعا واجبی است و در صورت نداشتن بیمه باید هر چند وقت یکبار موتور سیکلت عزیزتان را به برادران نیروی انتظامی تقدیم کنید. البته نمیتوان خردهای به آنها گرفت؛ به هر حال دارند وظیفهشان را انجام میدهند و طبق قانون، موتورسیکلت فاقد بیمه شخص ثالث حق تردد در خیابانهای شهر را ندارد. از طرفی این احتمال را هم بدهید که خدای نکرده در صورت تصادف کردن، مجبور خواهید بود تمام هزینههای خودتان و طرف مقابل را از جیبتان پرداخت کنید. پرداخت حداقل 400 هزار تومان در سال و آرامش خیالی که برایتان به همراه میآورد، کاملا ارزشاش را دارد.
آیا زندگی یک پیک موتوری بد است؟
با تمام مخارجی که مطرح کردیم، زندگی یک پیک موتوری به هیچ وجه بد نیست. هزینههایی که مطرح کردیم نباید شما را بترسانند و شما را از انتخاب شغل پیک موتوری منصرف کنند. بسیاری از افرادی که به عنوان پیک کار میکنند، از شغلشان رضایت کامل دارند و به صورت تماموقت در این شغل مشغول هستند. اما با در نظر گرفتن تمام این موارد، خودتان هم باید جانب احتیاط را رعایت کنید و سعی کنید خودتان را به دردسر و خرج نیندازید. تینکست بازار خوبی برای پیکهای موتوری است که سعی میکند با استفاده از پیکهای آموزشدیده، مرسولههای مشتریان را به سرعت در سطح شهر توزیع کند. پیک موتوری در تینکست استخدام میشود و بسیاری از مخارج پیک موتوری شدن در کار با ما حذف میشوند.